مرگ عزیزان و بیقراری کودک

سوالتو بپرس
دختری دارم 4 ساله بسیار حساس من برادری داشتم که 7سال پیش فوت شدن و دخترم اصلا اونو ندیده فقط از خانوادم چیزهایی درموردش شنیده الان چندوقته دخترم خیلی بیقراری میکنه ومدام میگه منم دلم میخواد برم پیش خدا وبرم پیش دایی جونم دلم براش تنگ شده و ازاین حرفها وشبها خیلی گریه میکنه من نمیدونم چطوری باهاش رفتار کنم که دیگه اینطوری نکنه و به خودش اسیب نرسونه من خیلی نگرانش هستم لطفا راهنماییم کنید تا دخترم ازنظر روحی وروانی اسیب نبینه
سلام کودکان هیچ تصوری نسبت به مرگ ندارند و این نداشتن تصورات کار رو براشون سخت تر میکنه اجازه بدین احساسشو بروز بده بدون اینکه بهش بگین یعنی چی و از این حرفا نزن و خدانکنه و ... اینها صرفا احساسات زودگذر کودکانه اس و با حرف زدن و درک شدن حل و فصل خواهد شد کتاب مرگ یک دایناسور کتابی است که میتونه خیلی براش مفید باشه. براش بخونین و دربارش با همدیگه حرف بزنید اگه باز مشکل حل نشد حتما باید مساله توسط مشاور کودک به صورت حضوری ریشه یابی بشه موفق باشید
تاریخ سوال:

1397/8/26

متخصص مربوطه:

مرضیه سرباز

پرسشگر:

sana

تعداد پاسخ ها:

1

تخصص های مربوطه: